کد مطلب:314908 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:286
آیت الله بهاءالدینی نذر حضرت ابوالفضل را خیلی عنایت داشت
خطیب توانا حضرت حجةالاسلام و المسلمین جناب آقای حاج شیخ حسین حیدری كاشانی دامت بركاته، در تاریخ 7 / 3 / 82 سه كرامت برای نگارنده كتاب نقل كردند، كه ذیلا می خوانید:
بنده در قم نزدیك گلزار شهدا، مسجد شهید سید مصطفی خمینی (ره) ده شب منبر می رفتم. یك شب بعد از منبر، شیخی نزدم آمد كه دختر بچه ای همراهش بود، گفت: این دختربچه حكایتی دارد. گفتم: بفرمایید!
گفت: من هجده سال است كه ازدواج كرده ام، هنوز بچه دار نشده ام. یك روز رفتم خدمت حضرت آیت الله آقای حاج سید رضا بهاءالدینی (ره) گفتم: آقا هجده سال است كه ازدواج كرده ام اما هنوز بچه دار نشده ام. ایشان خندیدند و فرمودند: یك ختم صلوات بگیر و گوسفندی هم برای حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (علیه السلام) نذر كن و مجلس روضه بگذار، ان شاء الله بچه دار می شوی من عرض كردم: آقا به شرط این كه خودتان تشریف بیاورید. و ایشان هم لطف كرده، تشریف آوردند و ما هم فرمان آقا را اطاعت كردیم. خداوند این دختر را به ما عطا فرمود.
[ صفحه 456]
بنده در قم نزدیك گلزار شهدا، مسجد شهید سید مصطفی خمینی (ره) ده شب منبر می رفتم. یك شب بعد از منبر، شیخی نزدم آمد كه دختر بچه ای همراهش بود، گفت: این دختربچه حكایتی دارد. گفتم: بفرمایید!
گفت: من هجده سال است كه ازدواج كرده ام، هنوز بچه دار نشده ام. یك روز رفتم خدمت حضرت آیت الله آقای حاج سید رضا بهاءالدینی (ره) گفتم: آقا هجده سال است كه ازدواج كرده ام اما هنوز بچه دار نشده ام. ایشان خندیدند و فرمودند: یك ختم صلوات بگیر و گوسفندی هم برای حضرت قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس (علیه السلام) نذر كن و مجلس روضه بگذار، ان شاء الله بچه دار می شوی من عرض كردم: آقا به شرط این كه خودتان تشریف بیاورید. و ایشان هم لطف كرده، تشریف آوردند و ما هم فرمان آقا را اطاعت كردیم. خداوند این دختر را به ما عطا فرمود.
[ صفحه 456]